iliyajooniiliyajooni، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

شاهزاده ی شیرین ما

عید شما مبارک

  سال نو مبارک   عزیزم بخاطر حضورت ازت ممنونیم . این دومین سال تحویلیه که تو پیش مایی و مزه ی واقعی شیرینیه عید رو بهمون چشوندی . امسال موقع سال تحویل چون حاجی بابا اینا رفته بودن خونه ی خاله جون ما هم رفتیم که همه کنار هم باشیم و واقعآ خوش گذشت .این عکس سفر ه ی هفت سینیه که خاله جون زحمتش رو کشید و کادو های اون ور برای شما و آجی عسله . کادو های ما بزرگترها رو سفره نبود بعدآ گرفتیم.   شما از کنار در اینور نمیومدی چون لباس بیرون داشتی میخواستی بری اینم فرغون سواری البته به لطف باباجونی که کلی کیف کردی عاشق ضبط ماشین وباز هم شکار حاجی بابا  - اگه جلوت رو نمیگرفتیم غورتش میدا...
22 فروردين 1393

خونه تکونی

و اما خونه تکونی عید که خیلی برای نفس مامان جذاب و برای مامانی و بابایی و هزار البته دوتا مادرجونا خسته کننده . و همینجا دوباره از مادرجونا بازم تشکر میکنیم که اینقدر به ما لطف کردن و کمکمون کردن و اگرنه حالا حالاها این کار ادامه داشت و اما سورپرایز بابایی که وسط خونه تکونی آخر شب مارو خوشحال کرد و برامون بستنی خوشمزه گرفت و البته از همه بیشتر نفسی خوشحال شد که عاشق بستنیه اینم عکس خوشکل عشقم در حال خوردن نون بستنی و چندتا عکس از زحمات گل پسری که اینقدر به مامانی تو خونه تکونی کمک کرد قربونت برم که فرشارو دادیم قالیشویی و  شاهزادمون مجبور شده رو زمین بشینه   و حالا ...
22 فروردين 1393

ایلیا و مانی

تو عید تصمیم گرفتیم با خانواده ی مانی جون بریم گردش که خیلی هم خوش گذشت . اینم عکسای همون روزه اول رفتیم کاسپین عاشق هول دادن هر چیزی مانی جونم سواریش خوب بود و بعد مرداب تو انزلی و قایق سواری که کلی کیف داد اینجا خونه ی مادرجون مانیه که لباساتون ست همن با هم تو کاسپین سفارش دادیم واقعآ که به جفتتون میاد اینم سیزده بدر با حضور کل فامیل که عالی بود ...
22 فروردين 1393

چاشنیهای روزانه

اول از همه از یه افتخار بزرگ بگم اون هم اینکه نفس مامان با اینکه هنوز یک سال و نیمش هم نشده تو ماشین تو کریر عقب میشینه البته نفس ما از همون اول وقتی با مامانی بیرون میرفت عقب می نشست ولی الان دیگه به طور مداوم شده و این از استقلال شخصی شاهزاده حاصل میشه من مطمئنم فرد بزرگی برای خودت میشی عشقم. و اینم یکی دیگه از دوستای شاهزاده ی ما مبینا خانم و اینم حرکت جدیدت که شلوارت رو با دستای کوچولوت میگیری و پاهات رو میبری هوا خیلی ناز میشی عشقم تا حالا چند بار هم از عقب افتادی ...
22 فروردين 1393

عکسای تازه به دست رسیده

عشقم این عکسا تازه به دستم رسیدن عمه جون داده و دلم نیومد نزارم آخه اونجا خیلی موچولو بودی   این اولین مهمونیته خونه ی عمه جونه داری پاستیلی که عمه جون بهت داد رو نوش جان میکنی اینجا عروسیه پسرعمه باباییه که خیلی هم خوش گذشت و انشاا... خوشبخت بشن تو این عروسی شاهزاده ی ما اینقدر خوشتیپ بود که از بین مهمونا یه خانومی که نمیشناختم کلی از شیک پوشی شما تعریف کرد بماند خودیا که همیشه میگن تیپ ایلیا تو پسرا تکه   ...
22 فروردين 1393
1